هاکان منگوچ متولد شهر بورسا در ترکیه است. او از سنین کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشت و در سن ۱۵ سالگی نی و پیانو آموخت.  همسفر شدن او با نی او را با عرفان و فلسفه صوفیگری آشنا کرد.  در پی آن زبان عثمانی را آموخت و سالها بعد

در دیار شمس تبریزی دوره صوفیگری گذراند.

در سنین ۲۰ سالگی در دانشگاهها سمینار برگزار میکرد موضوع این سمینار ها عموما خودشناسی ضمیر ناخودآگاه توانایی      سخنرانی در جمع و انگیزش درونی بود. در پی همین سخنرانی هااز طرف دو دانشکده ارجیس در شهر کایسری و دانشکده بوزوک  در شهر یوزگات به عنوان بهترین سخنران سال انتخاب شد.

و همینطور در سنین ۲۰ سالگی دوره های نمایشنامه نویسی و داستان نویسی را گذراند. یکی از داستانهای وی در فستیوال تاتر نیلوفر اجرا شد. نوشته ها و نقل قول ها و موضوعات روزی که به آنها میپرداخت در شبکه های اجتماعی از طرف عده زیادی

مورد توجه قرار گرفت و طرفداران زیادی پیدا کرد.

در سال ۲۰۱۴به خاطر علاقه زیادی که به حیوانات و روانشناسی داشت به آفریقای شمالی رفت. درآنجا با شیر ها و ببرهای بنگال مدتی زندگی کرد و دوره ای در زمینه پرورش وتوانبخشی این حیوانات پشت سر گذاشت.

او به عنوان صوفی موزیسین نویسنده  و مشاوری که اطلاعات و تجربیات خودش را با دیگران به اشتراک میگذارد شناخته شده است.

فلسفه زندگی؛

فلسفه زندگی او بر اساس امیدوار بودن و امید را به اشتراک گذاشتن است. امیدوار بودن به معنای خوشبینی ساده لوحانه و یا نادیده گرفتن تراژدی های انسانی نیست. امید به جای برسی احتمالات و نشستن در خانه و نفرین کردن بدی ها انجام بهترین کاری هست که از دستت برمیاید. حتی یک نفر هم برای زنده نگه داشتن امید میتواند کافی باشد و آن یک نفر میتوانی تو باشی و بعد یکتوی دیگر و یکتوی دیگر  بعد بهماتبدیل میشود. برای همین بجای نفرین تاریکی روشن کردن شمع را فلسفه راه خود قرار داد و همانطور که از استادانش آموخت همیشه در پی به اشتراک گذاشتن نور شمع خود برای روشن کردن شمع راه زندگی انسانهای دیگر است.

به فرمایش مولانا؛

یک شمع با شعله ور کردن شمعی دیگر از نورش کاسته نمیشود بلکه به روشن شدن تاریکی اطراف بیشتر کمک خواهد کرد.